زمان تقریبی مطالعه: 37 دقیقه
 

جمع بین الصلاتین






جمع بین الصلاتین، یکی از اصطلاحات فقهی به معنای خواندن نماز ظهر و عصر و همچنین نماز مغرب و عشاء بدون فاصله زمانی است. فقهای شیعه آنرا در هرحال جایز ولی فقهای اهل سنت آنرا مخصوص حالت سفر یا مشقت و وقت باران می‌دانند. در موقع جمع دو نماز، یک اذان و دو اقامه خوانده می‌شود.


۱ - معنای اصطلاحی



«جمع بین الصلاتین» در اصطلاح فقه عبارت است از خواندن دو نماز ظهر و عصر و نیز مغرب و عشا، بدون فاصله، به گونه‌ای که نمازهای پنج‌گانه در سه وقت خوانده شود.
[۲] غروی نائینی، محمدحسین، کتاب الصلاة، ج۲، ص۲۲.
برخی فقها تصریح کرده‌اند که اقامة نماز نافله میان دو نماز، خللی به جمع بین الصلاتین وارد نمی‌سازد
[۸] غروی نائینی، محمدحسین، کتاب الصلاة.
؛ ولی برخی فقهای امامی بر آنند که جمع بین الصلاتین هنگامی تحقق می‌یابد که حتی نماز نافله نیز میان آن دو اقامه نشود.
[۹] شیخ طوسی، النهایه، ج۱، ص۳۶۲.
[۱۱] موحدی لنکرانی، محمدفاضل، تفصیل الشریعه، ص۴۷۱-۴۷۲.
شماری دیگر، مراد از جمع بین الصلاتین را اقامة دو نماز در وقت فضیلت یکی از آن دو دانسته‌اند؛ چه فاصله‌ای میان آن دو باشد چه نباشد.
[۱۴] موحدی لنکرانی، محمدفاضل، تفصیل الشریعه، ص۴۷۰.

همچنین مراد از «جمع تقدیم»، مقدّم داشتن نماز دوم بر وقت فضیلت یا اختصاصی خود (مانند اقامة نماز عصر در وقت نماز ظهر و نماز عشا در وقت نماز مغرب) است و مراد از «جمع تاخیر»، به تاخیر‌انداختن نماز اول، از وقت فضیلت یا اختصاصی خود (مانند اقامة نماز ظهر در وقت نماز عصر و نماز مغرب در وقت نماز عشا) است. در پاره‌ای منابع، خواندن نماز ظهر یا مغرب در انتهای وقت آن‌ها و متصل کردن آن‌ها به نماز عصر یا عشا را که در ابتدای وقت اقامه شوند، «جمع صوری» گفته‌اند.
[۲۰] نجم‌الدین طبسی، دراسات فقهیه، ص۲۳۳.
همچنین فاصله‌ انداختن میان دو نماز یا خواندن نافله میان آن دو یا خواندن هر یک از دو نماز در وقت فضیلت آن را «تفریق» خوانده‌اند.
[۲۲] نراقی، محمدمهدی، تحفة رضویه، ص۳۴۲.


۲ - اختلاف نظر فقها



موضوع «جمع بین الصلاتین» از جمله مسائل مورد اختلاف در مذاهب فقهی است و هنگام ادای مناسک حج و عمره، بروز و ظهور بیشتری می‌یابد؛ به ویژه آن که برخی مصادیق آن، به برخی مناسک حج مربوط می‌شود. تبیین مشروعیت جمع بین الصلاتین، به ویژه از آن‌رو که علمای امامیه به جواز آن قائل‌اند و در عمل هم بدان التزام دارند ولی اهل سنت غالباً آن را جایز نمی‌دانند، اهمیت بسزا دارد.
[۲۴] مدرسی یزدی، جمع بین الصلاتین، ص۲-۳.
شماری از احادیث شیعه جمع بین الصلاتین را موجب فزونی یافتن روزی و سر و سامان یافتن امور دانسته و حکمت جواز آن را گسترش یافتن وقت برای انجام کارهای دیگر و به مشقت نیفتادن امت ذکر کرده‌اند.

۳ - پیشینه تاریخی



بر پایه منابع تاریخی و حدیثی، حضرت آدم (علیه‌السلام) و حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) دو نماز مغرب و عشا را در مزدلفه، به صورت جمع، ادا کردند. منابع تاریخی و حدیثی
[۳۶] شیخ کلینی، الکافی، ج۴، ص۲۴۷.
گزارش داده‌اند که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در حجة الوداع میان نماز ظهر و عصر در روز عرفه، و نیز میان نماز مغرب و عشا در شب عید قربان در مزدلفه، جمع کرد. همچنین احادیث دیگری در منابع شیعه و اهل سنت حاکی از این است که آن حضرت، در شرایط عادی هم، گاهی میان دو نماز جمع می‌کرده است. بر پایه روایاتی دیگر، رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، در خیبر، شش ماه نمازهای خود را به صورت جمع می‌خواندند. آن حضرت در غزوه تبوک نیز میان دو نماز ظهر و عصر و نیز دو نماز مغرب و عشا جمع می‌کرد. امامان شیعه نیز گاهی در شرایط عادی نمازهای خود را به صورت جمع به جا می‌آوردند و این کار را صریحاً تایید کرده‌اند.
موضوع جمع بین الصلاتین، در منابع جامع فقهی، در مباحث طهارت،
[۵۰] ابن قدامه، عبدالله، المغنی، ج۱، ص ۳۷۵.
نماز و حج
[۵۸] ابن قدامه، عبدالله، المغنی، ج۳، ص۴۳۷-۴۳۸.
مطرح شده است.

۴ - کتاب‌ها



به علاوه، تک‌نگاری‌های متعددی درباره آن نگاشته شده است؛ از جمله کتاب‌های الجمع بین الصلاتین، عبداللطیف بغدادی؛ الجمع بین الصلاتین فی السفر، مقبل وادعی؛ الجمع بین الصلاتین علی ضوء الکتاب و السنة، جعفر سبحانی؛ الجمع بین الصلاتین، سید عبدالرحیم موسوی و مقاله جمع بین صلاتین و حدود آن از سید محمدرضا مدرسی.

۵ - انواع جمع بین صلاتین


در متون فقهی، جمع بین الصلاتین در موقعیت‌ها و حالت‌های مختلف مورد بحث قرار گرفته است؛ از جمله: جمع در شرایط عادی، جمع در سفر، جمع در حالت اضطرار و عذر، جمع در روز جمعه و جمع در عرفات و مشعرالحرام.

۵.۱ - شرایط عادی

به نظر فقیهان امامی، جمع بین الصلاتین، در شرایط عادی، جایز است. مهم‌ترین مستندات آنان عبارتند از:
۱. هر یک از نمازهای ظهر و عصر، و مغرب و عشا، دارای سه نوع وقت‌اند: وقت اختصاصی، وقت فضیلت و وقت مشترک. وقت اختصاصی نمازهای ظهر و مغرب، به ترتیب از ابتدای زوال و مغرب، به‌اندازه خواندن این دو نماز، و زمان اختصاصی نماز عصر و عشا، به ترتیب در انتهای وقت دو نماز عصر و عشا، به‌اندازه خواندن چهار رکعت است. سایر اوقات، وقت مشترک میان دو نماز ظهر و عصر یا وقت مشترک میان دو نماز مغرب و عشا یا وقت فضیلت آن‌ها به شمار می‌روند. بنابراین لازمه جمع بین دو نماز ظهر و عصر، یا جمع بین دو نماز مغرب و عشا، خواندن یکی از دو نماز در خارج وقت خود نیست. بلکه در صورت جمع، همه نمازها در وقت خود اقامه می‌شوند؛
۲. سیره رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مبنی بر جمع بین الصلاتین است که بارها، در شرایط عادی، در مدینه رخ داده است؛
۳. احادیث حاکی از جواز جمع بین الصلاتین.
به نظر مشهور علمای امامیه، به استناد افضلیت توزیع عبادت در طول زمان
[۷۸] غروی نائینی، محمدحسین، کتاب الصلاة، ج۲، ص۲۳.
و نیز استحباب ادای هر نماز در وقت فضیلت آن، اقامه جداگانه نمازها، از جمع میان آن‌ها در شرایط عادی، برتر است. برخی از امامیه بر آنند که در شرایط عادی، در صورت خواندن نوافل بین دو نماز، جمع نکردن میان دو نماز و در صورت اقامه نکردن نوافل، جمع کردن برتری دارد.
[۸۳] ابن فهد حلی، الرسائل العشر، ص۱۲۳.
هرچند معدودی از شافعیان، به استناد احادیث،
[۸۵] قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۲، ص۱۵۱.
[۸۶] سجستانی، سلیمان بن اشعث، سنن ابی داود، ج۱، ص۲۷۱-۲۷۲.
[۸۷] ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذی، ج۱، ص۱۲۱.
جمع بین الصلاتین را در شرایط عادی جایز دانسته‌اند، عموم فقهای اهل سنت آن را جایز نشمرده‌اند.ده‌ها روایت در منابع گوناگون اهل سنت، اعم از صحاح،
[۹۲] قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۲، ص۱۵۱-۱۵۳.
سنن و منابع دیگر حاکی از عمل رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مبنی بر جمع میان دو نماز، در غیر حالت عذر و سفر، است. راویان این سیره نبوی کسانی چون عبدالله بن عباس، عبدالله بن عمر، ابوایوب انصاری، ابوهریره، جابر بن عبدالله انصاری و عبدالله بن مسعود هستند.
محدثان و فقهای اهل سنت، از یک سو عمل نکردن فقها به مفاد این احادیث را دالّ بر غیر قابل استناد بودن آن‌ها دانسته،
[۱۰۰] ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذی، ج۱، ص۱۲۱-۱۲۲.
و از سوی دیگر، به توجیه و تاویل آن‌ها پرداخته‌اند؛ مانند این که جمع مذکور، جمع صوری بوده
[۱۰۱] شیبانی، محمد بن حسن، الحجة علی اهل المدینه، ج۱، ص۱۷۷.
یا آن که در شرایط عذر یا سفر یا بارش باران بوده است
[۱۰۵] ماوردی بصری، الحاوی فی فقه الشافعی، ج۲، ص۳۵۹.
؛ زیرا به نظر آنان، وقت هر یک از نمازهای پنج‌گانه مختص است و وقت مشترک ندارند. البته در پاره‌ای منابع اهل سنت، روایاتی نقل شده که جمع بین الصلاتین را از گناهان کبیره شمرده است. با وجود این، راوی بیشتر این احادیث، شخصی به نام «حنش» است که در کتب رجالی اهل سنت، ضعیف خوانده شده است. سایر ادله فقهای اهل سنت بر جایز نبودن جمع میان دو نماز هم مورد مناقشه قرار گرفته است؛ از جمله انتقادات مطرح شده آن است که اهل سنت، در سفر و نیز در حالت وجود عذر، جمع بین الصلاتین را تجویز کرده‌اند. درحالی که اگر وقت مشترک میان دو نماز وجود نداشته باشد، جمع میان دو نماز در این حالات هم موجب می‌شود که یکی از دو نماز در خارج از وقت خود اقامه گردد.
[۱۱۱] شهید اول، ذکری، ج۴، ص۳۳۵-۳۳۶.


۵.۲ - سفر

فقیهان امامی، شافعی، مالکی
[۱۲۱] حطاب رعینی، محمد بن محمد، مواهب الجلیل، ج۲، ص۲۶۷، ۵۱۱.
و حنبلی به استناد روایات جمع میان دو نماز ظهر و عصر و نیز دو نماز مغرب و عشا را در سفر جایز دانسته‌اند. شافعیان و حنبلیان این حکم را منوط به آن دانسته‌اند که سفر به‌ گونه‌ای باشد که نماز مسافر در آن شکسته باشد و سفر معصیت هم نباشد.
[۱۲۸] ابن قدامه، عبدالله، المغنی، ج۲، ص۱۱۶.
بیشتر مالکیان، سفر معصیت نبودن و شماری از آنان، اهمیت و فوری بودن سفر را شرط کرده‌اند. فقیهان شافعی، برای چگونگی جمع بین الصلاتین در سفر، تفاصیلی ذکر کرده‌اند.
[۱۳۳] انصاری، زکریا بن محمد، فتح الوهاب، ج۱، ص۱۲۸.
برخی فقیهان امامی، با استناد به احادیث، جمع بین دو نماز را در سفر مستحب دانسته‌اند. ولی شافعیان اقامه جداگانه دو نماز را در سفر مستحب می‌دانند. در برابر، حنفیان، اصولاً به جایز بودن جمع بین الصلاتین در سفر قائل نیستند و روایات حاکی از جمع را بر جمع صوری حمل کرده‌اند.

۵.۳ - حالت عذر و اضطرار

فقیهان امامی، به استناد احادیث، جمع بین الصلاتین را به گونه مطلق، از جمله در موارد اضطرار، مانند بارش باران و برف، وزش باد شدید و ترس، جایز شمرده‌اند. حتی برخی از آنان، به استناد احادیث، جمع بین الصلاتین را با یک غسل برای زن مستحاضه و با یک وضو برای مسلوس و مبطون (کسی که اختیار نگاهداری بول یا مدفوع خود را ندارد) اگر حفظ طهارت برای آنان ممکن باشد- واجب دانسته‌اند.
فقیهان شافعی، در حالاتی، مانند بارش باران، برف و تگرگ، که به خیس شدن لباس بینجامد، به جواز جمع بین الصلاتین و در صورت نماز جماعت، دائم الحدث بودن یا پوشیده نبودن عورت، به برتر بودن جمع قائل‌اند. برخی از آنان جمع بین الصلاتین را برای مسلوس، در صورت باقی ماندن طهارت، واجب می‌دانند. ولی به نظر مشهور شافعیان، در حالاتی چون بیماری، ترس، گل‌آلود بودن مکان نماز یا مسیر رفتن به مسجد، وزش باد شدید و تاریکی، جمع جایز نیست.
فقیهان مالکی جمع بین دو نماز مغرب و عشا را هنگام باریدن باران یا گل‌آلود بودن زمین و تاریکی، و جمع میان نمازهای ظهر و عصر و نیز مغرب و عشا را برای بیماری که از تب شدید یا بیهوشی می‌هراسد، تجویز کرده‌اند.
به نظر فقیهان حنبلی، مصادیقی از عذر و اضطرار که جمع بین الصلاتین را مجاز می‌کند، عبارتند از: استحاضه، مسلوس بودن، بیماری، طهارت داشتن با تیمّم، بارش باران (تنها در دو نماز مغرب و عشا)، شیرده بودن زن، پیری مفرط و حصول مشقت. مستند این حکم فقهی، احادیث و نیز تحقق حرج و مشقت ذکر شده است.
حنفیان جمع بین الصلاتین را، حتی در حالت عذر و اضطرار، جایز نمی‌دانند و احادیث دال بر جواز را بر جمع صوری حمل کرده‌اند.

۵.۴ - روز جمعه

فقیهان امامی و شافعی جمع بین دو نماز ظهر و عصر یا جمعه و عصر را در روز جمعه جایز یا مستحب دانسته‌اند. به نظر فقهای امامی، در روز جمعه، جمع میان دو نماز جمعه و عصر یا دو نماز ظهر و عصر، بر خلاف روزهای دیگر، از اقامه جداگانه دو نماز، برتر و افضل است.
[۱۸۳] غروی نائینی، محمدحسین، کتاب الصلاة، ج۲، ص۲۳.


۵.۵ - عرفات و مزدلفه

فقهای امامی و اهل سنت،
[۱۸۹] ابن قدامه، عبدالله، المغنی، ج۲، ص۱۱۲.
به استناد احادیث، درباره جواز و حتّی استحباب جمع بین الصلاتین در عرفات و مزدلفه اتفاق نظر دارند، با این توضیح که در عرفات می‌توان نمازِ ظهر و عصر را به گونه جمع تقدیم، و در مزدلفه نماز مغرب و عشا را در شب عید قربان، به گونه جمع تاخیر، ادا کرد. برخی فقها سبب نامگذاری مزدلفه را به جمع، جمع میان دو نماز مغرب و عشا در این مکان، با یک اذان و اقامه، دانسته‌اند. برخی فقهای اهل سنت، به استناد این که پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) این کار را در موسم حج انجام داده، جمع در عرفات و مزدلفه را از مناسک حج به شمار آورده و آن را برای غیر حج‌گزاران - از جمله عمره‌گزاران- جایز نشمرده‌اند.

۶ - حکم اذان و اقامه در جمع بین الصلاتین


فقیهان امامی و حنبلی،
[۲۰۳] ابن قدامه، عبدالله، المغنی، ج۱، ص۴۳۰-۴۳۱.
[۲۰۴] بهوتی، منصور بن یونس، کشاف القناع، ج۱، ص۲۸۹.
به استناد روایات، بر آنند که در صورت جمع بین الصلاتین، برای نماز اول یک اذان و یک اقامه و برای نماز دوم تنها یک اقامه گفته می‌شود. برخی ترک اذان برای نماز دوم را رخصت (جایز) و برخی عزیمت (واجب) دانسته‌اند.
فقیهان شافعی گفته‌اند که در جمع تقدیم برای نماز اول، یک اذان و یک اقامه، و برای نماز دوم تنها یک اقامه گفته می‌شود و درباره جمع تاخیر سه نظر دارند: «جمع تاخیر مانند جمع تقدیم است؛ برای هر یک از دو نماز یک اقامه گفته می‌شود؛ اگر امید به برگزاری نماز جماعت باشد، برای نماز اول اذان و اقامه و برای نماز دوم، اقامه و اگر امید به برگزاری جماعت نباشد، برای هر یک از دو نماز، یک اقامه بدون اذان گفته می‌شود».
مالکیان در صورت جمع بین الصلاتین یک اذان و یک اقامه را برای هر یک از دو نماز لازم شمرده‌اند.
[۲۱۵] مالک بن انس، المدونة الکبریة الکبری، ج۱، ص۶۱.

فقیهان حنفی در جمع تقدیم (که تنها مصداق آن را جمع در عرفه می‌دانند)، به گفتن یک اذان و یک اقامه برای نماز اول و یک اقامه برای نماز دوم قائل‌اند و در جمع تاخیر (که تنها مصداق آن را جمع در مشعرالحرام می‌دانند)، صرفاً یک اذان و یک اقامه را کافی دانسته‌اند.
[۲۱۹] کاسانی، ابوبکر بن مسعود، بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۵۴-۱۵۵.
مستند بیشتر این اقوال، روایات است.

۷ - فهرست منابع



۱. الاستبصار فیما اختلف من الاخبار: محمد بن حسن طوسی (۳۸۵-۴۶۰ق)، به کوشش سید حسن موسوی خرسان، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش.
۲. الاستذکار (الجامع لمذاهب فقهاء الامصار و علماء الاقطار فیما تضمنه الموطا من معانی الرای و الآثار و شرح ذلک کله بالایجاز و الاختصار): یوسف بن عبدالله بن عبدالبر (۳۶۸-۴۶۳ق)، به کوشش سالم محمد عطا و علی محمد معوض، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۱ق.
۳. الام: محمد بن ادریس شافعی (م۲۰۴ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۳ق.
۴. البدایة و النهایة فی التاریخ: اسماعیل بن عمر بن کثیر (۷۰۰-۷۷۴ق)، بیروت، مکتبة المعارف، ۱۴۱۱ق.
۵. بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع: ابوبکر بن مسعود کاشانی (م۵۸۷ق)، پاکستان، المکتبة الحبیبیه، ۱۴۰۹ق.
۶. تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام: شمس‌الدین محمد بن احمد ذهبی (م۷۴۸ق)، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۱۰ق.
۷. تاریخ الیعقوبی: احمد بن ابی‌یعقوب یعقوبی (م۲۹۲ق)، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق.
۸. تحریر الوسیله: روح‌الله خمینی، قم، دار العلم.
۹. تحفة رضویه: محمدمهدی نراقی (۱۱۲۸-۱۲۰۹ق)، قم، انتشارات بوستان کتاب، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش.
۱۰. تذکرة الفقهاء: حسن بن یوسف حلی (۶۴۸-۷۲۶ق)، قم، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۴-۱۴۲۳ق.
۱۱. تفسیر العیاشی: محمد بن مسعود عیاشی (م۳۲۰ق)، تحقیق سید‌هاشم رسولی محلاتی، تهران، مکتبة العلمیة الاسلامیه، ۱۳۸۰ق.
۱۲. تفصیل الشریعه: محمدفاضل موحدی لنکرانی، قم، موحدی لنکرانی، ۱۴۰۸ق.
۱۳. تهذیب الاحکام فی شرح المقنعة للشیخ المفید: محمد بن حسن طوسی (۳۸۵-۴۶۰ق)، به کوشش سید حسن موسوی خرسان و علی آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.
۱۴. الثمر الدانی علی رسالة القیروانی: صالح بن عبدالله ابی ازهری (م۱۳۳۰ق)، بیروت، مکتبة الثقافیه، بی‌تا.
۱۵. جامع الخلاف و الوفاق بین الامامیه و بین ائمّة الحجاز والعراق: علی بن محمد قمی سبزواری (قرن ۷)، به کوشش حسین حسنی بیرجندی، قم، زمینه سازان ظهور امام عصر، ۱۳۷۹ش.
۱۶. جمع بین الصلاتین: محمدرضا مدرسی یزدی.
۱۷. جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام: محمد حسین نجفی (م۱۲۶۶ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
۱۸. حاشیة الدسوقی: محمد بن احمد دسوقی (م۱۲۳۰ق)، احیاء الکتب العربیه.
۱۹. حاشیة رد المحتار علی الدر المختار: شرح التنویر الابصار فی فقه مذهب الامام ابی‌حنیفه النعمان، محمد امین بن عابدین (م۱۲۵۲ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
۲۰. الحاوی فی فقه الشافی: علی ابن محمد ماوردی (م۴۵۰ق)، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
۲۱. الحجة علی اهل المدینه: محمد بن حسن شیبانی (قرن ۲ق) به کوشش سید مهدی حسن گیلانی، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۳ق.
۲۲. الحدائق الناضره فی احکام العتره الطاهره: یوسف بن احمد بحرانی (م۱۱۸۶ق)، تحقیق محمد تقی ایروانی و علی آخوندی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۳ش.
۲۳. حواشی العلامتین: عبدالحمید شروانی و احمد بن قاسم عبادی علی تحفه المنهاج بشرح المنهاج ابن حجر هیثمی: شروانی (م۱۳۰۱ق) و عبادی (م. ۹۹۴ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
۲۴. الخصال المحموده و المذمومه: محمد بن علی بن بابویه (شیخ صدوق) (۳۱۱-۳۸۱ق)، به کوشش علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۰ق.
۲۵. الخلاف فی الاحکام: محمد بن حسن طوسی (۳۸۵-۴۶۰ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۷ق.
۲۶. دراسات فقهیة فی مسائل خلافیه: نجم‌الدین طبسی، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۸۰ش.
۲۷. ذخیرة المعاد فی شرح الارشاد: محمدباقر سبزواری (م۱۰۹۰ق)، انتشارات مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۲۷ق.
۲۸. ذکری الشیعه فی احکام الشریعه: محمد بن مکی (م۷۸۶ق)، قم، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۹ق.
۲۹. الرسائل العشر: احمد بن محمد بن فهد حلی (۷۵۷-۸۴۱ق)، به کوشش سید مهدی رجایی، قم، انتشارات کتابخانه آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۰۹ق.
۳۰. السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی: محمد بن احمد بن ادریس (م۵۹۸ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۱ق.
۳۱. سلسلة المسائل الفقهیه: جعفر سبحانی، قم.
۳۲. سنن ابن ماجه: محمد بن زید الربعی ابن ماجه (م۲۷۵ق)، به کوشش محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۵ق.
۳۳. سنن ابی داود: ابوداود سلیمان بن اشعث (م۲۷۵ق)، به کوشش محمد عبدالعزیز، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق.
۳۴. سنن الترمذی (الجامع الصحیح): محمد عیسی ترمذی (م۲۷۹ق)، به کوشش عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۲ق.
۳۵. سنن النسائی: احمد بن علی نسائی (۲۱۵-۳۰۳ق)، تحقیق صدقی جمیل العطار، بیروت، دار الفکر، ۱۳۴۸ق.
۳۶. السیرة النبویة مقتضبا من البدایة و النهایه: اسماعیل بن عمر بن کثیر (۷۰۰-۷۷۴ق)، به کوشش مصطفی عبدالواحد، بیروت، دار المعرفه/ دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۶ق.
۳۷. شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام: جعفر بن حسن محقق حلی (۶۰۲-۶۷۶ق)، به کوشش سید صادق شیرازی، تهران، انتشارات استقلال، ۱۴۰۹ق.
۳۸. الشرح الکبیر: احمد بن محمد دردیر (م۱۲۰۱ق)، مصر، دار احیاء الکتب العربیه، (اهل بیت).
۳۹. شرح معانی الآثار: احمد بن سلامه طحاوی (م۳۲۱ق)، به کوشش النجار، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق.
۴۰. الشیعه شبهات و ردود: ناصر مکارم شیرازی، ترجمه احمد محمد العرز، قم، امام علی بن ابی‌طال (علیه‌السلام)، ۱۴۲۸ق.
۴۱. صحیح البخاری: محمد بن اسماعیل بخاری (م۲۵۶ق)، به کوشش عبدالعزیز بن عبدالله بن باز، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق.
۴۲. صحیح مسلم: مسلم بن حجاج نیشابوری (۲۰۶-۲۶۱ق)، تصحیح محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۹ق.
۴۳. العروة الوثقی: سید محمدکاظم طباطبایی یزدی (۱۲۴۷-۱۳۳۷ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۲۰ق.
۴۴. علل الشرائع و الاحکام: محمد بن علی بن بابویه (شیخ صدوق) (۳۱۱-۳۸۱ق)، به کوشش سید محمد صادق بحرالعلوم، نجف، مکتبة الحیدریه، ۱۳۸۵ق.
۴۵. فتح العزیز: عبدالکریم بن محمد رافعی قزوینی (م۶۲۳ق)، دار الفکر.
۴۶. فتح الوهاب: زکریا بن محمد انصاری (م۹۳۶ق)، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
۴۷. الکافی فی الفقه: ابوالصلاح تقی‌الدین حلبی (م۴۴۷ق)، به کوشش استادی، اصفهان، مکتبة امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)، ۱۴۰۳ق.
۴۸. الکافی: محمد بن یعقوب کلینی (م۳۲۹ق)، به کوشش علی‌اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش.
۴۹. کشاف القناع عن متن الاقناع: منصور بن یونس بهوتی (م۱۰۵۲ق)، به کوشش محمد حسن محمد اسماعیل شافعی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
۵۰. کشف الغطاء: جعفر بن خضر کاشف الغطاء (م۱۲۲۷ق)، اصفهان، مهدوی.
۵۱. کشف اللثام: محمد بن حسن فاضل هندی (م۱۱۳۷ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۶ق.
۵۲. کتاب الصلاه: میرزا محمدحسین غروی نائینی (م۱۳۵۵ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۱ق.
۵۳. المبسوط فی فقه الامامیه: محمد بن حسن طوسی (۳۸۵-۴۶۰ق)، به کوشش محمدباقر بهبودی و سید محمدتقی کشفی، تهران، مکتبة المرتضویه، ۱۳۵۱ش.
۵۴. المبسوط: محمد بن احمد سرخسی (م۴۸۳ق)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
۵۵. مجمع الزوائد و منبع الفوائد: علی بن ابی‌بکر هیثمی (م۸۰۷ق)، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۲ق.
۵۶. المجموع شرح المهذب: یحیی بن شرف نووی (۶۳۱-۶۷۶ق)، بیروت، دار الفکر.
۵۷. مختصر المزنی: اسماعیل بن یحیی مزنی (م۲۶۳ق)، بیروت، دار المعرفه، بی‌تا.
۵۸. مختلف الشیعه فی احکام الشریعه: حسن بن یوسف حلی (۶۴۸-۷۲۶ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۲ق.
۵۹. مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام: سید محمد بن علی موسوی عاملی (۹۵۶ – ۱۰۰۹ق)، قم، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۰ق.
۶۰. المدونة الکبری: روایت سحنون ابن سعید التنوخی عن عبدالرحمن بن قاسم عن ابی عبدالله مالک بن انس، قاهره، دار السعاده، بی‌تا.
۶۱. مسائل الامام احمد روایة ابن ابی الفضل: احمد بن حنبل (م۲۴۱ق) هند، دار العلمیه، ۱۴۰۸ق.
۶۲. مسائل الفقهیه: سید عبدالحسین شرف‌الدین (م۱۳۷۷ق)، تهران، متکبة نینوی الحدیثه.
۶۳. مستمسک العروة الوثقی: سید محسن حکیم (م۱۳۹۰ق)، قم، انتشارات کتابخانه آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.
۶۴. مسند الامام احمد بن حنبل: احمد بن حنبل (م۲۴۱ق)، بیروت، دار الصادر، بی‌تا.
۶۵. المصنّف: عبدالرزاق صنعانی (م۲۱۱ق)، به کوشش حبیب الرحمن اعظمی، بیروت، المجلس العلمی، ۱۳۹۰ق.
۶۶. المعتبر فی شرح المختصر: جعفر بن حسن محقق حلی (۶۰۲-۶۷۶ق)، قم، انتشارات سید الشهداء، ۱۳۶۴ش.
۶۷. المعجم الاوسط: سلیمان بن احمد طبرانی (۲۶۰-۳۶۰ق)، تحقیق طارق بن عوض الله و عبدالحسن بن ابراهیم حسینی، قاهره، دار الحرمین، ۱۴۱۵ق.
۶۸. المغنی: عبدالله بن قدامه (م۶۲۰ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه.
۶۹. المقنعه: شیخ مفید محمد بن محمد بن النعمان (۳۳۶-۴۱۳ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۰ق.
۷۰. من لایحضره الفقیه: محمد بن علی بن بابویه (شیخ صدوق) (۳۱۱-۳۸۱ق)، تحقیق و تصحیح علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
۷۱. منتهی المطلب فی تحقیق المذهب: حسن بن یوسف حلی (۶۴۸-۷۲۶ق)، مشهد، انتشارات بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۴۱۴ق.
۷۲. المهذب البارع فی شرح المختصر النافع: احمد بن محمد بن فهد حلی (۷۵۷ -۸۴۱ق)، تحقیق مجتبی عراقی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۷ق.
۷۳. المهذب: عبدالعزیز بن نحریر براج (م۴۸۱ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۶ق.
۷۴. مواهب الجلیل: محمد بن محمد حطاب رعینی (م۹۵۴ق)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق.
۷۵. موسوعة الامام الخویی: سید ابوالقاسم موسوی خویی (۱۳۱۷-۱۴۱۳ق)، قم، انتشارات احیاء آثار الخویی، ۱۴۱۸ق.
۷۶. الموطّا: مالک بن انس (م۱۷۹ق)، به کوشش محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۶ق.
۷۷. میزان الاعتدال فی نقد الرجال: شمس‌الدین محمد بن احمد ذهبی (م۷۴۸ق)، به کوشش البجاوی، بیروت، دار المعرفه، ۱۳۸۲ق.
۷۸. نضد القواعد الفقهیه علی مذاهب الامامیه: محمد بن عبدالله مقداد (م۸۲۶ق)، به کوشش کوه کمری، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۰۳ق.
۷۹. النهایه: جعفر بن حسن محقق حلی (۶۰۲-۶۷۶ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۲ق.
۸۰. نهایة الاحکام فی معرفة الاحکام: حسن بن یوسف حلی (۶۴۸-۷۲۶ق)، به کوشش سید مهدی رجایی، قم، انتشارات اسماعیلیان، ۱۴۱۰ق.
۸۱. وسائل الشیعه (تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه): محمد بن حسن حر عاملی (۱۰۳۳-۱۱۰۴ق)، به کوشش عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق

۸ - پانویس


 
۱. علامه حلی، منتهی المطلب، ج۶، ص۴۰۱.    
۲. غروی نائینی، محمدحسین، کتاب الصلاة، ج۲، ص۲۲.
۳. موحدی لنکرانی، محمدفاضل، تفصیل الشریعه، ص۴۷۱.    
۴. ابن فهد حلی، المهذب البارع، ج۱، ص۴۹۶.    
۵. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۷، ص۳۱۰-۳۱۱.    
۶. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۹، ص۳۸.    
۷. خویی، موسوعة الامام الخویی، ج۱۳، ص۲۷۵-۲۷۶.    
۸. غروی نائینی، محمدحسین، کتاب الصلاة.
۹. شیخ طوسی، النهایه، ج۱، ص۳۶۲.
۱۰. سبزواری، محمدباقر، ذخیرة المعاد، ج۲، ص۲۵۳.    
۱۱. موحدی لنکرانی، محمدفاضل، تفصیل الشریعه، ص۴۷۱-۴۷۲.
۱۲. حکیم، سید محسن، مستمسک العروة الوثقی، ج۵، ص۵۵۶-۵۵۷.    
۱۳. خویی، موسوعة الامام الخویی، ج۱۳، ص۲۷۵.    
۱۴. موحدی لنکرانی، محمدفاضل، تفصیل الشریعه، ص۴۷۰.
۱۵. بهوتی، منصور بن یونس، کشاف القناع، ج۲، ص۳.    
۱۶. شرف‌الدین، سید عبدالحسین مسائل الفقهیه، ص۷.    
۱۷. بهوتی، منصور بن یونس، کشاف القناع، ج۲، ص۳.    
۱۸. شرف‌الدین، سید عبدالحسین مسائل الفقهیه، ص۷.    
۱۹. سبحانی، جعفر، سلسلة المسائل الفقهیه، ج۷، ص۵۸.    
۲۰. نجم‌الدین طبسی، دراسات فقهیه، ص۲۳۳.
۲۱. یزدی طباطبایی، سید محمدکاظم، العروة الوثقی، ج۲، ص۴۱۵.    
۲۲. نراقی، محمدمهدی، تحفة رضویه، ص۳۴۲.
۲۳. امام خمینی، تحریر الوسیله، ج۱، ص۱۶۱.    
۲۴. مدرسی یزدی، جمع بین الصلاتین، ص۲-۳.
۲۵. شیخ صدوق، الخصال، ص۵۰۵.    
۲۶. شیخ کلینی، الکافی، ج۳، ص۲۸۷.    
۲۷. شیخ صدوق، علل الشرائع، ج۲، ص۳۲۱-۳۲۲.    
۲۸. یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۲۷.    
۲۹. شیخ صدوق، علل الشرائع، ج۲، ص۴۳۷.    
۳۰. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۲، ص۷۰۴.    
۳۱. ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۵، ص۱۷۷.    
۳۲. ابن کثیر، السیرة النبویه، ج۴، ص۲۹۳-۲۹۴.    
۳۳. ابن کثیر، السیرة النبویه، ج۴، ص۳۵۹.    
۳۴. قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۲، ص۹۳۵.    
۳۵. ابن ماجه، ابن ماجه، محمد بن یزید، سنن ابن ماجه، ج۲، ص۱۰۲۵-۱۰۲۶.    
۳۶. شیخ کلینی، الکافی، ج۴، ص۲۴۷.
۳۷. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۲۷۳.    
۳۸. شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۲۸۷.    
۳۹. قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۲، ص۱۵۱.    
۴۰. سجستانی، سلیمان بن اشعث، سنن ابی داود، ج۱، ص۲۷۱-۲۷۲.    
۴۱. ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذی، ج۱، ص۱۲۱.    
۴۲. طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الاوسط، ج۶، ص۲۵۶.    
۴۳. هیثمی، علی بن ابی‌بکر، مجمع الزوائد، ج۲، ص۱۶۰-۱۶۱.    
۴۴. قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۱، ص۴۹۰.    
۴۵. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۲، ص۶۳۶-۶۳۷.    
۴۶. شیخ کلینی، الکافی، ج۳، ص۲۸۷.    
۴۷. شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۲، ص۲۶۳.    
۴۸. ابن قدامه، عبدالله، المغنی، ج۱، ص۲۶۷.    
۴۹. ابن قدامه، عبدالله، المغنی، ج۲، ص۲۰۲.    
۵۰. ابن قدامه، عبدالله، المغنی، ج۱، ص ۳۷۵.
۵۱. موسوی عاملی، سید محمد بن علی، مدارک الاحکام، ج۱، ص۲۴۲-۲۴۳.    
۵۲. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۲، ص۳۲۱.    
۵۳. قمی سبزواری، علی بن محمد، جامع الخلاف، ص۱۰۳-۱۰۴.    
۵۴. رافعی، عبدالکریم بن محمد، فتح العزیز، ج۴، ص۴۶۹.    
۵۵. دسوقی، محمد بن احمد، حاشیة الدسوقی، ج۱، ص۳۶۸-۳۶۹.    
۵۶. سرخسی، محمد بن احمد، المبسوط، ج۴، ص۱۵.    
۵۷. ابوالصلاح حلبی، الکافی فی الفقه، ص۲۱۳-۲۱۴.    
۵۸. ابن قدامه، عبدالله، المغنی، ج۳، ص۴۳۷-۴۳۸.
۵۹. شیخ طوسی، المبسوط فی فقه الامامیه، ج۱، ص۱۴۰.    
۶۰. شهید اول، ذکری، ج۲، ص۳۳۱-۳۳۵.    
۶۱. شهید اول، ذکری، ج۴، ص۳۳۵.    
۶۲. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۷، ص۳۰۹-۳۱۱.    
۶۳. شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۲، ص۳۹-۴۰.    
۶۴. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۳، ص۸۹.    
۶۵. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۴، ص۱۵۶.    
۶۶. قمی سبزواری، علی بن محمد، جامع الخلاف، ص۵۵.    
۶۷. علامه حلی، نهایة الاحکام، ج۱، ص۳۱۱.    
۶۸. محقق حلی، المعتبر، ج۲، ص۳۵.    
۶۹. شیخ طوسی، الخلاف، ج۱، ص۵۸۸-۵۸۹.    
۷۰. علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج۲، ص۳۶۵.    
۷۱. سبحانی، جعفر، سلسلة المسائل الفقهیه، ج۷، ص۲۲-۲۵.    
۷۲. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۲۷۳.    
۷۳. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۲۸۷.    
۷۴. شیخ کلینی، الکافی، ج۳، ص۲۸۶-۲۸۷.    
۷۵. شیخ صدوق، علل الشرائع، ج۲، ص۳۲۱.    
۷۶. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۲۸۷.    
۷۷. ابن فهد حلی، المهذب البارع، ج۱، ص۴۹۶.    
۷۸. غروی نائینی، محمدحسین، کتاب الصلاة، ج۲، ص۲۳.
۷۹. خویی، موسوعة الامام الخویی، ج۱۱، ص۲۱۹-۲۲۰، «کتاب الصلاة».    
۸۰. شیخ مفید، المقنعه، ص۱۶۵.    
۸۱. کاشف الغطا، جعفر، کشف الغطاء، ج۳، ص۱۲۶.    
۸۲. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۷، ص۳۱۰-۳۱۱.    
۸۳. ابن فهد حلی، الرسائل العشر، ص۱۲۳.
۸۴. بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضره، ج۶، ص۱۵۰-۱۵۱.    
۸۵. قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۲، ص۱۵۱.
۸۶. سجستانی، سلیمان بن اشعث، سنن ابی داود، ج۱، ص۲۷۱-۲۷۲.
۸۷. ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذی، ج۱، ص۱۲۱.
۸۸. نووی، یحیی بن شرف، المجموع، ج۴، ص۳۸۴.    
۸۹. مالک بن انس، المدونة الکبریة الکبری، ج۱، ص۱۱۵.    
۹۰. سرخسی، محمد بن احمد، المبسوط، ج۱، ص۱۴۹.    
۹۱. نووی، یحیی بن شرف، المجموع، ج۴، ص۳۸۴.    
۹۲. قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۲، ص۱۵۱-۱۵۳.
۹۳. بخاری، صحیح البخاری، ج۱، ص۳۹-۴۰.    
۹۴. ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذی، ج۱، ص۱۲۱.    
۹۵. سجستانی، سلیمان بن اشعث، سنن ابی داود، ج۱، ص۲۷۲.    
۹۶. نسائی احمد بن شعیب، سنن النسائی، ج۱، ص۲۹۰.    
۹۷. احمد بن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۱، ص۷۱، ۸۱.    
۹۸. مالک بن انس، الموطا، ج۱، ص۱۴۴.    
۹۹. صنعانی، عبدالرزاق بن همام، المصنف، ج۲، ص۵۵۵-۵۵۶.    
۱۰۰. ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذی، ج۱، ص۱۲۱-۱۲۲.
۱۰۱. شیبانی، محمد بن حسن، الحجة علی اهل المدینه، ج۱، ص۱۷۷.
۱۰۲. طحاوی، احمد بن سلامه، شرح معانی الآثار، ج۱، ص۱۶۰-۱۶۶.    
۱۰۳. سرخسی، محمد بن احمد، المبسوط، ج۱، ص۱۴۹-۱۵۰.    
۱۰۴. احمد بن حنبل، مسائل الامام احمد، ج۳، ص۱۷۷.    
۱۰۵. ماوردی بصری، الحاوی فی فقه الشافعی، ج۲، ص۳۵۹.
۱۰۶. ابن عبد البر، الاستذکار، ج۲، ص۲۱۱.    
۱۰۷. ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذی، ج۱، ص۱۲۱.    
۱۰۸. ذهبی، محمد بن احمد، میزان الاعتدال، ج۱، ص۵۴۶.    
۱۰۹. سبحانی، جعفر، سلسلة المسائل الفقهیه، ج۷، ص۳۶.    
۱۱۰. مکارم شیرازی، الشیعة شبهات و ردود، ص۱۳۰.    
۱۱۱. شهید اول، ذکری، ج۴، ص۳۳۵-۳۳۶.
۱۱۲. شهید اول، ذکری، ج۱، ص۱۱۸.    
۱۱۳. شهید اول، ذکری، ج۱، ص۲۶۲.    
۱۱۴. ابن فهد حلی، المهذب البارع، ج۱، ص۴۹۵-۴۹۶.    
۱۱۵. کاشف الغطا، جعفر، کشف الغطاء، ج۳، ص۳۵۵.    
۱۱۶. شافعی، الام، ج۱، ص۹۶.    
۱۱۷. شافعی، الام، ج۷، ص۲۰۳.    
۱۱۸. رافعی، عبدالکریم بن محمد، فتح العزیز، ج۴، ص۴۶۹.    
۱۱۹. انصاری، زکریا بن محمد، فتح الوهاب، ج۱، ص۱۲۸.    
۱۲۰. مالک بن انس، المدونة الکبریة الکبری، ج۱، ص۱۱۶-۱۱۷.    
۱۲۱. حطاب رعینی، محمد بن محمد، مواهب الجلیل، ج۲، ص۲۶۷، ۵۱۱.
۱۲۲. آبی ازهری، صالح بن عبدالله، الثمر الدانی، ص۱۹۳-۱۹۴.    
۱۲۳. ابن قدامه، عبدالله، المغنی، ج۲، ص۱۱۲.    
۱۲۴. بهوتی، منصور بن یونس، کشاف القناع، ج۲، ص۳.    
۱۲۵. قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۲، ص۱۵۰-۱۵۱.    
۱۲۶. نسائی احمد بن شعیب، سنن النسائی، ج۱، ص۲۸۷-۲۸۸.    
۱۲۷. شیخ کلینی، الکافی، ج۳، ص۲۸۰، ۴۳۱.    
۱۲۸. ابن قدامه، عبدالله، المغنی، ج۲، ص۱۱۶.
۱۲۹. رافعی، عبدالکریم بن محمد، فتح العزیز، ج۴، ص۴۶۹.    
۱۳۰. بهوتی، منصور بن یونس، کشاف القناع، ج۲، ص۳.    
۱۳۱. دسوقی، محمد بن احمد، حاشیة الدسوقی، ج۱، ص۳۶۸.    
۱۳۲. رافعی، عبدالکریم بن محمد، فتح العزیز، ج۴، ص۴۷۵-۴۷۶.    
۱۳۳. انصاری، زکریا بن محمد، فتح الوهاب، ج۱، ص۱۲۸.
۱۳۴. شیخ کلینی، الکافی، ج۳، ص۲۸۰.    
۱۳۵. شیخ کلینی، الکافی، ج۳، ص ۴۳۱.    
۱۳۶. شیخ طوسی، الاستبصار، ج۱، ص۲۶۷.    
۱۳۷. شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۲، ص۳۲.    
۱۳۸. شهید اول، ذکری، ج۴، ص۳۳۶.    
۱۳۹. ابن فهد حلی، الرسائل العشر، ص۱۲۳.    
۱۴۰. نووی، یحیی بن شرف، المجموع، ج۴، ص۳۷۸.    
۱۴۱. سرخسی، محمد بن احمد، المبسوط، ج۱، ص۱۴۹.    
۱۴۲. کاسانی، ابوبکر بن مسعود، بدائع الصنائع، ج۱، ص۱۲۶.    
۱۴۳. شیخ کلینی، الکافی، ج۳، ص۴۳۱.    
۱۴۴. شیخ طوسی، المبسوط فی فقه الامامیه، ج۱، ص۱۴۰.    
۱۴۵. علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج۲، ص۳۷۱-۳۷۲.    
۱۴۶. مقداد، محمد بن عبدالله، نضد القواعد الفقهیه، ص۷۵-۷۶.    
۱۴۷. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۶۴.    
۱۴۸. شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۱، ص۳۴۸.    
۱۴۹. شیخ مفید، المقنعه، ص۵۷.    
۱۵۰. ابن براج، المهذب، ج۱، ص۳۷-۳۸.    
۱۵۱. علامه حلی، شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۸.    
۱۵۲. علامه حلی، منتهی المطلب، ج۲، ص۱۳۷.    
۱۵۳. موسوی عاملی، سید محمد بن علی، مدارک الاحکام، ج۱، ص۲۴۲-۲۴۳.    
۱۵۴. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۲، ص۳۱۹-۳۲۰.    
۱۵۵. رافعی، عبدالکریم بن محمد، فتح العزیز، ج۴، ص۴۷۰-۴۷۱، ۴۷۹.    
۱۵۶. انصاری، زکریا بن محمد، فتح الوهاب، ج۱، ص۸۴.    
۱۵۷. شروانی، احمد بن قاسم، حواشی الشروانی، ج۲، ص۳۹۴.    
۱۵۸. رافعی، عبدالکریم بن محمد، فتح العزیز، ج۴، ص۴۸۱.    
۱۵۹. نووی، یحیی بن شرف، المجموع، ج۴، ص۳۷۸.    
۱۶۰. نووی، یحیی بن شرف، المجموع، ج۴، ص۳۸۱.    
۱۶۱. مالک بن انس، المدونة الکبری، ج۱، ص۱۱۵-۱۱۶.    
۱۶۲. حطاب رعینی، محمد بن محمد، مواهب الجلیل، ج۲، ص۲۶۷.    
۱۶۳. دسوقی، محمد بن احمد، حاشیة الدسوقی، ج۱، ص۳۷۰.    
۱۶۴. ابن قدامه، عبدالله، المغنی، ج۱، ص۲۴۹.    
۱۶۵. ابن قدامه، عبدالله، المغنی، ج۲، ص۲۰۵.    
۱۶۶. قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۱، ص۴۸۸.    
۱۶۷. ابن ماجه، محمد بن یزید، سنن ابن ماجه، ج۱، ص۳۴۰.    
۱۶۸. نسائی احمد بن شعیب، سنن النسائی، ج۲، ص۲۲۵.    
۱۶۹. ابن قدامه، عبدالله، المغنی، ج۲، ص۲۰۴.    
۱۷۰. نووی، یحیی بن شرف، المجموع، ج۴، ص۳۷۸-۳۷۹.    
۱۷۱. دردیر، احمد بن محمد، الشرح الکبیر، ج۱، ص۳۶۸-۳۷۰.    
۱۷۲. سرخسی، محمد بن احمد، المبسوط، ج۱، ص۱۴۹.    
۱۷۳. کاسانی، ابوبکر بن مسعود، بدائع الصنائع، ج۱، ص۱۲۶-۱۲۷.    
۱۷۴. محقق حلی، المعتبر، ج۲، ص۱۳۶.    
۱۷۵. بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضره، ج۶، ص۱۵۰.    
۱۷۶. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۷، ص۳۰۸.    
۱۷۷. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۹، ص۳۰.    
۱۷۸. نووی، یحیی بن شرف، المجموع، ج۴، ص۳۸۳.    
۱۷۹. مغنی المحتاج، ج۱، ص۲۷۱.    
۱۸۰. شروانی، احمد بن قاسم، حواشی الشروانی، ج۲، ص۳۹۴.    
۱۸۱. شیخ مفید، المقنعه، ص۱۶۵.    
۱۸۲. ابن ادریس حلی، السرائر، ج۱، ص۳۰۴.    
۱۸۳. غروی نائینی، محمدحسین، کتاب الصلاة، ج۲، ص۲۳.
۱۸۴. شیخ طوسی، الخلاف، ج۲، ص۳۳۴-۳۳۵.    
۱۸۵. مختلف الشیعه، ج۴، ص۲۴۰-۲۴۱.    
۱۸۶. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۱۹، ص۲۳.    
۱۸۷. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۱۹، ص۶۴.    
۱۸۸. سرخسی، محمد بن احمد، المبسوط، ج۱، ص۱۴۹.    
۱۸۹. ابن قدامه، عبدالله، المغنی، ج۲، ص۱۱۲.
۱۹۰. رافعی، عبدالکریم بن محمد، فتح العزیز، ج۷، ص۱۶۱.    
۱۹۱. قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۴، ص۴۱-۴۲.    
۱۹۲. شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۵، ص۱۸۸.    
۱۹۳. شیخ طوسی، الاستبصار، ج۲، ص۲۵۴-۲۵۵.    
۱۹۴. شیخ صدوق، علل الشرائع، ج۲، ص۴۳۷.    
۱۹۵. قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۴، ص۴۱-۴۲.    
۱۹۶. سرخسی، محمد بن احمد، المبسوط، ج۲، ص۱۳۰.    
۱۹۷. طحاوی، احمد بن سلامه، شرح معانی الآثار، ج۲، ص۲۱۴-۲۱۵.    
۱۹۸. شیبانی، محمد بن حسن، الحجة علی اهل المدینه، ج۱، ص۱۶۳.    
۱۹۹. نووی، یحیی بن شرف، المجموع، ج۴، ص۳۷۱.    
۲۰۰. سبزواری، محمدباقر، ذخیرة المعاد، ج۲، ص۲۵۳.    
۲۰۱. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۹، ص۳۰-۳۸.    
۲۰۲. حکیم، سید محسن، مستمسک العروة الوثقی، ج۵، ص۵۵۰-۵۵۶.    
۲۰۳. ابن قدامه، عبدالله، المغنی، ج۱، ص۴۳۰-۴۳۱.
۲۰۴. بهوتی، منصور بن یونس، کشاف القناع، ج۱، ص۲۸۹.
۲۰۵. قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۴، ص۴۲.    
۲۰۶. شیخ کلینی، الکافی، ج۳، ص۲۸۷.    
۲۰۷. شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۲۸۷.    
۲۰۸. سبزواری، محمدباقر، ذخیرة المعاد، ج۲، ص۲۵۳.    
۲۰۹. فاضل هندی، کشف اللثام، ج۳، ص۳۵۵-۳۶۶.    
۲۱۰. غروی نائینی، محمدحسین، کتاب الصلاة، ج۲، ص۲۴.    
۲۱۱. مزنی، اسماعیل بن یحیی، مختصر المزنی، ص۱۲.    
۲۱۲. رافعی، عبدالکریم بن محمد، فتح العزیز، ج۳، ص۱۵۶.    
۲۱۳. رافعی، عبدالکریم بن محمد، فتح العزیز، ج۳، ص۱۴۹.    
۲۱۴. نووی، یحیی بن شرف، المجموع، ج۸، ص۸۳-۸۶.    
۲۱۵. مالک بن انس، المدونة الکبریة الکبری، ج۱، ص۶۱.
۲۱۶. رافعی، عبدالکریم بن محمد، فتح العزیز، ج۳، ص۴۱۲.    
۲۱۷. ازهری، صالح بن عبدالله، الثمر الدانی، ص۳۷۱.    
۲۱۸. کاسانی، ابوبکر بن مسعود، بدائع الصنائع، ج۱، ص۱۵۲.    
۲۱۹. کاسانی، ابوبکر بن مسعود، بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۵۴-۱۵۵.
۲۲۰. ابن عابدین، محمد أمین بن عمر، حاشیة رد المحتار، ج۱، ص۳۹۱.    
۲۲۱. قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۴، ص۴۲.    
۲۲۲. سجستانی، سلیمان بن اشعث، سنن ابی داود، ج۱، ص۴۲۸.    
۲۲۳. کاسانی، ابوبکر بن مسعود، بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۵۲.    
۲۲۴. رافعی، عبدالکریم بن محمد، فتح العزیز، ج۳، ص۱۵۵-۱۵۶.    


۹ - منبع



مهدی درگاهی، دانشنامه حج و حرمین شریفین، برگرفته از مقاله «جمع بین الصلاتین»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۱/۴/۲.    


رده‌های این صفحه : جمع بین الصلاتین | فقه | نماز




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.